روش هایی برای ریکاوری ورزشکاران :

اخیراً روش‌های مختلفی همچون آب درمانی و بادکش برای ریکاوری بازیکنان به کار گرفته می‌شوند که می‌توانند درد عضلات را کمتر کنند و به ریکاوری سرعت ببخشد. حتی بازیکنان مبتدی نیز می‌توانند از این روش‌ها استفاده کنند، اما باید به یاد داشته باشید که این روش‌ها باید با م پزشک و افراد متخصص انجام شود.

روش‌های مختلفی که اخیرا برای ریکاوری بازیکنان به کار می‌روند عبارتند از:

۱. آب درمانی:

معمولا این نوع درمان تحت نظر مربیان و یا متخصصان انجام می‌شود. استخرهای یخ برای مثال می‌توانند سوزش عضلات را کم کنند و از میزان التهاب بکاهند. این روش برای بازیکنانی که تمرین های پر برخورد انجام می‌دهند و دچار کبودی و دردی می‌شوند قابل استفاده است.

۲. بادکش:

بادکش کبودی‌هایی بر روی بدن بر جای می‌گذارد، ولی برای ریکاوری موثر است. بادکش با گذاشتن لیوان‌های شیشه‌ای بر روی بدن و ایجاد مکش انجام می‌شود. بادکش روشی برای مقابله با التهاب است و بافت‌های عضلانی را می کشد.

۳. تحریک عضلات:

این روش با کمک دستگاه‌های خالی انجام می‌شود که در اختیار مربیان و متخصصان است. با کمک این دستگاه الکترودهایی بر روی عضلات بدنی قرار داده می‌شوند و با کمک آنها عضلات تحریک می‌شوند. گفته می‌شود که این روش به بهبودی جریان خوب و کاهش التهاب کمک می‌کند و درد را بعد از تمرین کاهش می‌دهد.

۴. اتاق اکسیژن:

در این روش بازیکنان در اتاق‌هایی می نشینند که فشار اکسیژن در آنها بالا است. در این اتاق‌ها کمپرس و ماساژ انجام می‌شود. این نوع درمان میزان اکسیژن در خون را افزایش می‌دهد و به بدن کمک می‌کند که ریکاوری بهتری داشته باشد و خستگی عضلات کاهش یابد.

۵. لیزر درمانی :

از لیرز با شدت کم برای درمان آسیب‌دیدگی‌های ورزشی استفاده می‌شود. این روش دردی ندارد. لیرز باعث ایجاد تعادل در عصب‌ها می‌شود و تیم جریان خون را بهبود می بخشد. برای رفع کبودی‌ها و حتی پارگی‌ها از لیزر می‌توان استفاده کرد.

۶. طب سوزنی:

در این روش از سوزن‌های مخصوص و خیلی ریز استفاده می‌شود. می‌توان با طب سوزنی درد عضلات را کاهش داد. بعد از طب سوزنی بازیکنان احساس می‌کنند که تنش و درد در بدن آنها کمک می‌شود.

محمود صارمی (زادهٔ ۱۳۴۷،بروجرد - درگذشتهٔ ۱۷ مرداد ۱۳۷۷،مزارشریف  ، خبرنگار ایرانی و مسئول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در مزارشریف بود که در سال ۱۳۷۷ در جریان کشتاردیپلمات های ایرانی در مزار شریف شهید شد.

زندگی‌نامه

محمود صارمی در سال ۱۳۴۷ در روستای چهاربره بروجرد از توابع استان لرستان متولد شد. از آن جایی که خانواده به کار کشاورزی مشغول بودند و پدر خانواده گاه‌وبیگاه برای یافتن کار راهی کشور کویت می‌شد پس لازم بود کودکان از همان سال‌های نخستین زندگی دوشادوش خانواده مشغول به کار شوند، و محمود هم از این قاعده مستثنی نبود. دوره ابتدایی را در همان روستا به پایان رساند و برا ی ادامه تحصیل روانه شهر بروجرد شد و در منزل خواهرش ست نمود. پس از شر کت در کنکور سراسری و پذیرفته شدن در رشته جغرافیا به تهران مهاجرت کرد. خانواده محمود هم به شهر مهاجرت کردند و بعد از گذراندن چند ترم از طریق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران راهی جبهه‌های نبرد شد و مدت ۱۷ ماه را در آن جا گذراند. مجدداً به دانشگاه بازگشت و به ادامه تحصیل پرداخت. محمود در سال ۱۳۷۰ مشغول به همکاری با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران گردید. در سال ۱۳۷۱ در حالی که به تحصیلات خود در مقطع کارشناسی ارشد ادامه می‌داد، ازدواج نمود. در تاریخ ۱۳۷۵ به عنوان مسؤول دفتر خبر گزاری جمهوری اسلامی در مزار شریف افغانستان انتخاب شد و دو سال بعد در تاریخ ۱۷/۵/۱۳۷۷ در شهر مزارشریف به دست گروه طالبان شهید شد.

شهید شدن

۱۷ مرداد ۱۳۷۷، محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی مستقر در مزار شریف افغانستان، به همراه ۸ نفر از کارکنان سرکنسولگری ایران در این شهر توسط عوامل گروه طالبان کشته شدند.

تا مدتها از سرنوشت این ۹ نفر گزارشی منتشر نشد، تا این که پیکرهای آنان در یک گور جمعی در خرابه‌های پشت کنسولگری به دست آمد. پیکر آنان ۲۲ شهریور ۱۳۷۷ به تهران منتقل شد و به خاک سپرده شد.

در میان این ۹ نفر تنها محمود صارمی به سرکنسولگری ایران وابستگی سازمانی نداشت. رومه «شرق» نوشته که علاء الدین بروجردی، مدتی پیش در برنامه تلویزیونی «شناسنامه» گفته بود که او تلاش زیادی برای نجات جان محمود صارمی و سایر دیپلمات‌های به شهادت رسیده در افغانستان کرده بود. اما خدیجه روزبهانی، همسر محمود صارمی، در سالگرد شهادت شوهرش به رومه شرق گفته که علاءالدین بروجردی به آقای صارمی دستور داد که «باید به افغانستان برگردد و بعدها خودش با هواپیمایی که محمود با آن به مزار شریف رفته بود، به ایران بازگشت».

روحش شاد و یادش گرامیبادمدیریت وبلاگ

زحمتکش ترین افراد در چرخه تولید و بالندگی کارگران و کشاورزان هستند
با توجه به موقعیتی که روستای چهاربره از نظر اقتصادی و تولیدی و همچنین اشتغال زایی و جذب مهاجران کوچ کرده دارد! متاسفانه مس،ولین از همه اهرم ها با همکاری نماینده بروجرد (علاءالدین بروجردی ) جهت ضربه زدن به این قشر زحمتکش کوتاهی نکرده اند و این بی توجهی دولت مردان بزرگترین ظلم تاریخ بوده است که باعث نابودی خانواده های زیادی در این روستا شده و حتی باریختن خون انسانی بیگناه که نامش تا ابد در خاطر این مردم خواهد ماند،یادمان هست که آقای جنتی خطیب نماز جمعه تهران ، در خطبه نماز جمعه برای آن بچه سیاه پوست سومالیایی گریه و اشک می ریزد و امـــــــا چشم خــود را بروی فرزندان این روستا بسته اند عجب حکایتی !!!!!!.

مشتی خاک.
خیلی از متن زیر خوشم اومد گفتم بذارم توی وبلاگم.تاشماهم بخونید.

سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم «مشتی خاک»

که ممکن بود «خشتی» باشد در دیوار یک خانه

یا «سنگی» در دامان یک کوه

یا قدری «سنگ ریزه» در انتهای یک اقیانوس

شاید «خاکی» از گلدان

یا حتی «غباری» بر پنجره

اما مرا از این میان برگزیدند، برای «نهایت»، برای «شرافت»، برای «انسانیت»

و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای:

«نفس کشیدن»، «دیدن»، «شنیدن»، «فهمیدن»

و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید

من منتخب گشته ام، برای «قرب» برای «رجعت» برای «سعادت»

من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:

به «انتخاب»، به «تغییر»، به «شوریدن»، به «محبت»

وای بر من اگر قدر ندانم …

سلام
نمی دونم چطوری شروع کنم ، خیلی وقته ندیدمش ، شاید واسه همینه که اینقدر داغونم ، روز تشیع جنازه اش یه بارون خیلی شدید اومد منم طبق معمول کنار پنجره ی اتاقمان نشستم به بیرون خیره شدم و تا میتونستم باخدا و پدرم و آسمون حرف زدم ، وای چه حالی داره و خدا ، دلم میخواست ون لحظه کنار مزارش بودم و تا می تونستم گریه می کردم ،به خدا گفتم بین این همه اشک و بارون ، اشکای یه پسر دیوونه ی تنها رو می بینی و صداشو می شنوی پس یه کاری کن تا دو باره زیر بارون بشینم ، خدای مهربونم امروز دعامو مستجاب کرد ، وقتی بعداز ظهر کنار مزارش با مادرم و برادران و خواهرانم نشسته بودم و سعی می کردم بین آدما بغضمو فرو بدم و وانمود کنم حالم خیلی خوبهیهو بغض آسمون ترکید ، یه بارون خیلی شدید شروع کرد به باریدن ، انگار آسمونم داشت واسه بغض من گریه می کرد،آخه میدونه جز اون همدرد دیگه ای ندارم ، همه ی آدما از ترس اینکه یه وقت راز بارونو نفهمن و زیر چشمای آسمون خیس نشن با عجله رفتن ، منم که دیدم هیچ کس نیست و فقط من تنهای روستا و خدا و بارون با همیم زیر اون بارون شدید نشستم کنار پدرم و تا می تونستم زار زدم ، وقتی به دور برم نگاه کردم دیدم تموم اون جمعیت وایستادن زیر سایه بونای در خونه هاشون و منو که تنها زیر بارون رگبار کنار قبر پدرم نشستم و گریه می کنم ، با انگشت به همه نشون میدن ، وقتی دیدم تنها نیستم و از اون موقع همه نگام می کردن ، گفتم هی ، داری با تنهای روستا صحبت میکنی ، دیگه نباید پیش مردم این روستا باهاش صحبتی کنی ،پاشدم و رفتم هرچند همه با تعجب نگام میکردندارم روز به روز تنهای روستا بودن تو را بیشتر درک میکنم ،پدرم ، نمیدونم چرا این آدما اینقدر از بارون خدا ترس دارن ،مگه خیس شدن ،گریه کردن ،دلتنگ شدن و دلبستن به یه قبرخشک و خالی چه کناهی داره که همه با تعجب نگام میکنن و باید به خاطرش سرزنش بشم ، مگه چی خواستم از دنیای خدا بجز چند تا دونه بارون و یه سنگ قبر ،امشب سر نماز موقع دعا فقط سکوت کردم ، آخه ترسیدم اگه با خدا حرف بزنم آتیش دلم شعله بکشه و تموم سجاده مو بسوزونه ، به خدا پدرجان 2 سال که سهله تا ابد دیوونه و منتظرتم ، حتی اگه همه بهم بگن دیوونه ، اگه همه ترکم کنن ، و حتی اگه تنهای روستا که سهله تنهای دنیا بشم ، راستی پدر " دیوانه خوانده اند مرا عاقلان روستا ، دیوانه ام ،بله و دو چندانم آرزوست ، مگه نمیگن نا امیدی کفره هنوز امیدوارم به آمدنت ، و برگردی خونه پدر مهربونم ، وای خدایا چقدر این روستا ،این دنیا ، واسم کوچک شده           آری پدرعزیزم رفت و ما را تنها گذاشت.

    مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت ، آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت . مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید . روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود . او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت : دیگر از تو کره نمى خرم ، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است . مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را بعنوان وزنه قرار مى دادیم ،  یقین داشته باش که : به اندازه خودت برای تو اندازه مى گیریم

جوانان روستای چهاربره خواستار ساخت سالن ورزشی وتکمیل زمین فوتبال خاکی شدند

جوانان عضو تیم های ورزشی روستای چهاربره از نبود سالن ورزشی مناسب در روستای چهاربره گلایه کردند.

 جوانان درگفتگوی با وبلاگ گفتند:متاسفانه اکنون حدود ۲ سال است برای ورزش کردن عازم شهرستان بروجرد و شهر اشترینان هستیم که این موضوع بسیار برای جوانان مشکل ساز است.. مدیروبلاگ گفت: بسیار برای مردم روستای  چهاربرهتاسف بار است که با جمعیتی حدود ۲۰۰۰ نفر سالن ورزشی مناسب و استاندارد ندارد. لازم به ذکر است حتی زمین فوتبال خاکی هم که برای ورزش دراین روستا وجود دارد و حالا پر از خار و خاشاک شده از طرف و همت مدیریت این وبلاگ و دوستان اهداء شده است و این در حالی است که هیچ فعالیتی از سوی مسئولین برای تکمیل این زمین ورزشی انجام نشده است. این وبلاگ ضمن درخواست از مسئولین شهرستان بروجرد و استان جهت ساخت و تکمیل زمین فوتبال خاکی وسالن ورزشی استاندارت ، جوانان روستای چهاربره  را هم جزو این مملکت ۷۵ میلیون نفری بدانند  و حق دارند همچون سایر مردم  برای ورزش کردن یک سالن ورزشی و زمین  ورزشی فوتبال  مناسب داشته باشند

به امید آنروز که توجهی به جوانان این روستا بشود.

عریضه ای به معاونت محترم امورمجلس ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

سرور ارجمند، معاونت امور مجلس ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

برادر بزرگوار، .

قال رسول الله (ص):

مَن سَمِعَ مُنادیا یُنادی یا للمسلمین فلم یَجبه فلیسَ بِمُسلم

پیش از هر چیز از این که بنا به اضطرار، مصدع اوقات ارزشمندتان می شوم عذرخواهی می کنم. موضوع در ارتباط با خبر مندرج در سایت آن معاونت محترم که عیناً در تاریخ دوم آذرماه سال جاری در خبرگزاری مجلس شورای اسلامی منردج شده است ، می باشد:

http://www.icana.ir/Fa/News/241803
، مسأله کاملاً جدی است و متأسفانه سایه شوم این فاجعه بر سر هزاران خانوار ایرانی که بعضاً تمام سرمایه های عمرشان را به منظور کمک به اشتغال، تولید ملی و نهایتاً کسب سود حلال، در قبال آن، در شرکت سایه گستران زندگی ایرانیان به مدیریت آقای امیر شریفی سرمایه گذاری کرده اند افتاده است. از کارگران و کشاورزان محروم گرفته تابسیاری دیگر از اقشار مختلف مردم.

جناب آقای معاونت محترم، برای اینکه سهم نهادهای مختلف را در اعتبار بخشیدن به کار این شرکت و جلب اعتماد مردم در یابید و البته با گوشه هایی از مصیبتهایی که مردم مالباخته با آن دست و پنچه نرم می کنند لطفاً در صورت امکان به وبلاگهای مردمی زیر سر بزنید.

جناب آقای عزیز، مردم مظلوم انتظار دارند. چشم و گوششان برای روشن شدن حداقل بارقه امیدی در دلشان به  دولتمردان عزیز، نمایدگان مجلس و نهادهای قانونی است بر حسب وظیفه و به عنوان کسی که خودم هم زخم این فاجعه بر وجودم نشسته و تمام حاصل عمرم را بربادرفته می بینم ، عاجزانه از شما تقاضای مداخله، پی گیری و رسیدگی به موضوع را دارم. که هر قدم وقلمی که در این طریق بردارید دعای خیر هزاران خانواده نا امید و مستأصل  پیشکش وجود نازنینتان خواهد بود از اینکه سرتان و دلتان را به درد آوردم، پوزش می طلبم و با این امید که در سایه دولت گرانسنگ اسلامی احساس امنیت کنیم و مزه شیرین عدالت را بچشیم بهترین آرزوهای خود را بدرقه راهتان می کنم  .                                             پاینده و سربلند باشید

حضور مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهوری و ریاست مجلس و قوه قضائی ومسئولین استان لرستان

قال رسول الله (ص) :
من سمع منادیا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم
پیش از هر چیز و بنا به اضطرار ،با عنایت به ظلم 12 ساله آب بهای کشاورزی روستای چهاربره بعلت بی توجهی کلیه دولت مردان و مسئولین ذیربط،متاسفانه سایه فاجعه شوم دیگری برسر یکصد خانوار این روستا که بعلت رکود کار کشاورزی بعضا" تمام سرمایه های عمرشان را به منظور کمک به اشتغال ،تولید ملی و نهایتا" کسب سود حلال ،در قبال آن،نزد چند نفر از آشنایان نزدیک خود که از عوامل یک شرکت تحت عنوان پرورش کرم وکود ارگانیت سرمایه گذاری کرده اند افتاده است.از کشاورز گرفته تا کارگرمحروم روستا.
رهبر عزیز وریاست محترم جمهور و سایر مسئولین ، مردم مظلوم روستای چهاربره انتظار دارند، حتی برای یک بارهم  شده ،چشم و گوششان برای روشن شدن حداقل بارقه امیدی در دلشان به شما دولتمردان عزیز ، عاجزانه تقاضای مداخله ، پی گیری و رسیدگی به موضوع را دارند ، باشد دعای خیرصدها خانوار نا امید و مستاصل پیشکش وجودتان خواهد بود . یعنی آنروز فرا میرسد که مسئولین گوشه چشمی به این مردم داشته باشند مردمی که آرزو دارند در نوار غزه زندگی می کردند و اینقدر محرومیت نداشتند .

مهمتریت مشکلات روستای چهاربره :

در این پست مهمترین مشكلات روستا كه مردم با آنها مواجه هستند را انعكاس داده ام وامیدوارم این مطلب راهی باشد برای حل این مشكلات،لازم به ذكر است كه در این پست فقط به مشكلات مهم روستا پرداخته شده كه با حل آنها بسیاری از مشكلات دیگر نیز خود به خود رفع خواهند شد.

1- كندی پیشرفت طرح هادی:

طرح هادی روستای در شروع روند خوبی را طی میكرد ولی متاسفانه هم اكنون این طرح نا تمام رها شده و علیرغم تلاش های صورت گرفته شده پیشرفت آنچنانی درطرح هادی روستا دیده نمی شود.امید است با همت دوباره مسئولان این طرح از سر گرفته شده وهر چه سریعتر به اتمام برسد.چون باعث ویرانی تر شدن روستا شده است

2_نبود آب کشاورزی و قطع آن توسط روستای همجوار .

درسال های اخیر چندین بار دادخواست و اعتراضات روستا به مسئولان مختلف استانی اعلام شده است، ولی هر بار بنا به دلایلی راكد مانده است. در حال حاضر اهالی از کشت دیم استفاده میكنند و مسئولین اصلا پاسخگوی نیاز مردم روستا نیستند و این مشكل در فصل تابستان دوچندان میشود و حتی آب برای آشامیدن حیوانات خود نیز ندارند .

3_عدم وجود دفاترخدمات الکترونیکی و پستی فعال :

علیرغم وجود فاصله نزدیك با شهرستان بروجرد و داشتن موقیعت جغرافیایی مناسب روستا ، هنوز این روستا از وجود دفاتر خدمات دولتی و پستی محروم است و مردم از نظرخدمات درمانی و بهداشتی از وضعیت خوبی برخوردار نیستند.ومریضی هپاتیت ومعده در بین مردم شیوع دارد و علارغم تذکر به مسئول بهداشت تاکنون اقدامی  میسر نشده است.

4_ تخلیه زباله روستای چهاربره :

تعیین محل نا مناسب تخلیه زباله در محدوده روستای چهاربره باعث عدم استفاده زمین های كشاورزی در این محدوده گردیده است.این زباله ها میتوانند عامل بیماری زا جدی برای مردم روستا وحیوانات که سرمایه اصلی مردم است باشند ، امید است با همت مسئولان محترم این مشكل حل شود. عدم مدیریت و ناتوانی دهداری نیز مزیت برعلت این مشکلات می باشد .

5_نبود مدرسه راهنمایی برای دختران

روستای چهاربره با داشتن استعداد های فراوان از نداشتن مدرسه راهنمایی برای دختران با مشكل جدی مواجه است و این عامل باعث شده كه دختران این روستا تا پنجم ابتدائی ادامه تحصیل دهند و به دو مدرسه ابتدایی وراهنمایی برای پسران اكتفا شده است. و در حال حاضر نیز مدرسه ای بعلت تخریب مدرسه قدیمی در حال ساخت می باشد که در نوع خود عالی می باشد .

6_نبود امكانات ورزشی برای جوانان

نبود سالن ورزشی مناسب برای پر كردن اوقات فراغت جوانان روستا به وضوح احساس میشود وجوانان روستا مجبورند برای ورزش به سالن های ورزشی بروجرد بروند.اگر سالن ورزشی مناسب احداث بشود میتواند كمك فراوانی به جوانان روستا كند كه امیدواریم این مهم انجام بشود.

7_عدم آنتن دهی تلفن همراه

در زمانی كه وسایل ارتباطی مهم ترین نقش را در زندگی افراد ایفا میكند در روستای چهاربره آنتن تلفن همراه  بسیار ضعیف است و امیدواریم با همت مسئولان مربوطه این مشكل هم حل شود. 

تپه موسی بیگ مربوط به دوره اشکانیان - دوره ساسانیان - دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان بروجرد، بخش اشترینان، دهستان گودرزی، ۴۰۰ متری شمال روستای چهاربره واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۸۳۷۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

که در روستای چهاربره معروف به تپه علی محمد صارمی است./.

تپه موسی بیگ
نام	تپه موسی بیگ
کشور	ایران
استان	استان لرستان
شهرستان	شهرستان بروجرد
اطلاعات اثر
کاربری	تپه
دیرینگی	دوره اشکانیان
دورهٔ ساخت اثر	دوره اشکانیان، دوره ساسانیان، دوران‌های تاریخی پس از اسلام
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت	۱۸۳۷۵
تاریخ ثبت ملی	۲۸ اسفند

چهاربره

روستایی است از توابع شهرستان بروجرد در استان لرستان این روستا در دهستان گودرزی در بخش اشتریتان این شهرستان قرار دارد .

جمعیت

بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت چهار بره در سال ۱۳۸۵ برابر با ۱۰۴۵ نفر بوده است که از این میان ۵۵۷ نفر مرد و بقیه زن بوده اند. این روستا ۲۹۰ خانوار دارد. عمده طوایف ساکن در این روستا را طوایف معظمی گودرزی، گودرزی و صارمی تشکیل می دهند.

مشکل آب

پیشتر، این روستا از رونق کشاورزی بسیار بالایی برخوردار بود. لیکن پس از خشکسالیهای چند سال اخیر، درگیریهایی میان اهالی این روستا و روستای توده زن که محل عبور آب زمینهای کشاورزی روستای چهاربره می باشد، اتفاق افتاده است که این درگیریها منجر به زخمی شدن تعدادی و حتی کشته شدن فردی در ماه اوت 2011 شد. تا کنون شکایات متعدد روستاییان در خصوص مشکل آب، بی اثر بوده است.

شهدای روستا (عمدتا در جنگ ایران و عراق)

1.شهید محمد صارمی فرزند علی اکبر 2.شهید داود صارمی فرزند حسین 3.شهید محمود صارمی فرزند رضا (خبر نگار شهید در افغانستان) 4.شهید محمد تقی معظمی گودرزی فرزند حسین 5.شهید علیرضا معظمی گودرزی فرزند امیر حسین 6.شهید ابراهیم معظمی گودرزی فرزند عبدالحمید 7.شهید حنیفه گودرزی فرزند رضا 8.شهید عباس معظمی گودرزی فرزند سردار 9.شهید علی گودرزی فرزند نامدار معروف به ذوالفقار 10.شهید محمد تقی معظمی گودرزی فرزند حسین 11.شهید پرویز معظمی گودرزی فرزند حسین 12.شهید محمد معظمی گودرزی فرزند علی محمد 13.شهید علیرضا معظمی گودرزی فرزند عزت 14.شهید محمدحسن معظمی گودرزی فرزند منصور 15.شهید محمد معظمی گودرزی فرزند حسین 16.شهید علیرضا معظمی گودرزی فرزند محمدخان 17.شهید محمدرضا معظمی گودرزی فرزند علی رحم 18.شهید علی معظمی گودرزی فرزند محمد حسن 19.شهید عبدالمحمد معظمی گودرزی فرزند حسین 20.شهید محمد معظمی گودرزی فرزند علی 21.شهید پرویز معظمی گودرزی فرزندعباس 22.شهید احمد معظمی گودرزی فرزند نادعلی 23.شهید ایرج معظمی گودرزی فرزند حسین (به همراه همسر و فرزندش در آبادان شهید شدند) 24.شهید محمود معظمی گودرزی فرزند علی محمد 25.شهید احمد معظمی گودرزی فرزند شاه حسن 26.شهید رضا معظمی گودرزی فرزند میرزا حسن 27.شهید علی حسین امرایی فرزند حسین 28.شهید علی گودرزی فرزندعلی کرم 29.شهید اکبر گودرزی فرزند عذرا 30.علی عباس معظمی گودرزی فرزتد حاج حسنی31 .ناوسروان عبدالمحمد معظمی گودرزی فرزند حسین   .